نمیدونم نوشتن و نویسنده بودن به خیلی کتاب خوندن یا آموزش زیاد دیدن، ولی منی که تو دنیای واقعی وسط گند و کثافت های ایران و خاورمیانه دارم زندگی میکنم، قطعا جای بهتری بجز رویاهام نمیتونه خیالم رو بابت زندگی ایده آلم راحت کنه....
منظورم خیالبافی و رویاپردازی و گند زدن به زندگی نیست... منظورم قصه های خوب و پایین خوش داشتن هست...
شب که میشه به همه آرزوهام فکر میکنم که سوختن...
عمری که داره میره...
روزهای سختی که میگذره...
مثلا از دیدن اشیای هندسی ، حتی تصاویر هندسی لذت میبرم